Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-05@11:54:21 GMT

نگاهی به فیلم علفزار| بازپرس وارد می‌شود

تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۹۳۹۵۹

نگاهی به فیلم علفزار| بازپرس وارد می‌شود

علف‌زار ساخته کاظم دانشی که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده، نمونه قابل تاملی در سینمای پلیسی-جنایی به حساب می‌آید که فیلمنامه آن براساس چند پرونده واقعی نوشته شده است. - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم- محمد جلیلوند

بخش مهمی از سینمای پلیسی-جنایی از اتفاق‌های واقعی بهره گرفته و پرونده‌های مربوط به این حوزه، نقشی کلیدی در شکل گیری فیلمنامه‌های این گونه پرطرفدار دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از زیرشاخه‌های گونه یاد شده، درام‌های دادگاهی است که نمونه‌های فوق العاده‌ای در سینمای جهان دارد که نمونه شاخص آن را در فیلم (دوازده مرد خشمگین) ساخته سیدنی لومت دیده‌ایم. اما در سینمای ایران چندان توجهی به این دسته آثار نشده و تنها اندک نمونه‌هایی از آن در دسترس است که مهمترین آن فیلم‌های پرونده ساخته مهدی صباغ‌زاده و می‌خواهم زنده بمانم به کارگردانی ایرج قادری هستند که هردوی آنها نیز متعلق به سینمای بدنه بوده و برای ماندگار شدن گوشه‌ای از تاریخ سینمای ایران کاستی‌های بسیار دارند.

علف‌زار ساخته کاظم دانشی که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده، نمونه قابل تاملی در این باب به حساب می‌آید که فیلمنامه آن براساس چند پرونده واقعی نوشته شده است. در این فیلم با یک داستان اصلی و چند داستان فرعی مواجه هستیم که هر یک از آنها به موازات قصه اصلی روایت شده و برخی از آنها به تنه اصلی فیلمنامه پیوند می‌خورند.

علف‌زار برخلاف عادت مالوف فیلمسازان ایرانی، خیلی زود راه افتاده و تماشاگرانش را با یک غافلگیری اساسی مواجه می‌کند. یکی از همان داستانک‌هایی که به نوعی با شخصیت اصلی فیلم (بازپرس) گره می‌خورد. محوریت بازپرس که از دل فیلمنامه‌ای شخصیت محور بیرون آمده، فضای کافی را در اختیار نویسندگان فیلمنامه قرار داده تا کل قصه را در محیط بسته و محدود دایره بازپرسی روایت کنند. درست شبیه همان کاری که لومت در فیلم دوازده مرد خشمگین انجام داده و از محدود بودن فضا جهت تاثیرگذاری هرچه بیشتر بر تماشاگر بهره گرفته است.

بازپرسی در چهل و چند سالگی و در حالی که برای انتقال به تهران به هر دری می‌زند، با پرونده‌ای هولناک مواجه می‌شود که پیچیدگی‌های بسیار دارد. این بخش از داستان که از پرونده‌ای واقعی گرفته شده، برگ برنده دانشی برای به اوج رساندن التهاب در فیلمی است که با سکانسی ملتهب آغاز می‌شود. با پیشرفت داستان و رسیدن آن به نقطه عطف اول، با لایه‌های درونی بازپرس بیشتر آشنا شده و عدالت به عنوان تم اصلی، پررنگ و پررنگ‌تر می‌شود. درست جایی که سارا به عنوان شخصیت اصلی زن فیلم، بازپرس را به چالش کشیده و از او یاری می‌طلبد. از اینجا به بعد و در پرده میانی، قصه حول محور بازپرس و سارا پیش رفته و داستانک‌های مربوط به خانواده شوهر سارا و نیز خواهر خودش به موازات آن پیش می‌روند. همین تمرکز هم به نفع فیلم تمام شده و جلوی تشتت آن را گرفته که با توجه به تعدد شخصیت‌ها می‌توانست به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شود. همچنین داستان فرعی مربوط به زن و مردی که برای حل کردن مشکل حضانت دختر ده ساله خود پیش بازپرس آمده‌اند، خوب از کار درآمده و اندکی از تلخی و سنگینی فضای فیلم می‌کاهد. هر چند که خود این داستانک نیز تلخی عمیقی را با خود حمل می‌کند. در علف‌زار نقاط عطف دوم و سوم به درستی سرجای خود قرار گرفته و قصه را وارد مرحله تازه‌ای می‌کنند. از طرف دیگر، اغلب تیپ و تیپ-شخصیت‌ها با وجود بهره‌گیری از کلیشه‌ها خوب از کار درآمده و باورپذیر جلوه می‌کنند.

علف‌زار به عنوان یک درام دادگاهی، مصالح لازم و کافی برای تاثیرگذاری را داشته و با یک شیب ملایم، قصه خود را به سمت پایان‌بندی هدایت می‌کند. دانشی جوان در نخستین تجربه بلند سینمایی خود، فراتر از انتظار ظاهر شده و توانسته قصه‌ای ملتهب نزدیک به خطوط قرمز را با مهارت روایت کرده و نظر مثبت مخاطبان در سالن همایش‌های برج میلاد را جلب کند. او در دکوپاژ فیلمنامه خود تلاش کرده تا از فضا به نفع شکل‌گیری صحیح درام بهره گرفته و در عین حال چشمان تماشاگرانش را بابت استفاده از نماهای تکراری خسته نکند. از طرف دیگر در انتخاب بازیگران فیلمش هم دقت به خرج داده و گروه یکدست و منسجمی را گردهم آورده است.

بدون شک پژمان جمشیدی بهترین بازیگر فیلم است که به خوبی در قالب نقش رفته و آن را بدون آن که به سمت اغراق برود، اجرا کرده است. برای مثال می‌توان به سکانس بازجویی‌اش از پسر نوجوان متهم اشاره کرد که حس‌های متضادی در آن به چشم می‌خورد. سارا بهرامی هم در نقش سارا تلاش زیادی به خرج داده تا تماشاگر را به همدلی با خود وادار کند و در این امر هم موفق نشان می دهد. هر چند که رفتارهای اغراق شده‌ای در بازی بیرونی‌اش به چشم می‌خورد که کیفیت نقش آفرینی‌اش را پایین آورده است.

علف‌زار از جمله فیلم‌هایی است که به درستی از سوژه ملتهب خود بهره گرفته و درام تاثیرگذاری را خلق کرده که قابلیت ارتباط با مخاطب عام را در اکران عمومی داشته و گوشه‌ای از ذهن تماشاگران خود باقی می‌ماند. 

شوخی رضا رویگری با آقازاده‌ها در جشنواره فیلم فجر/ وقتی پژمان جمشیدی درباره طنز گفت و بهرام رادان از "علفزار" + فیلم و عکسجشنواره فیلم فجر | رادان: "علفزار" فیلمی عدالتخواهانه است/ دانشی: می‌خواهم ژانر جنایی را در سینما ادامه دهم

 

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر فیلم فجر علف زار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۳۹۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاه‌تر نکنیم

جمعی از بزرگان فرهنگ و ادب کشور به تماشای «مست عشق» حسن فتحی نشستند؛ فیلمی که کارگردانش آن را در زمانه خشونت و نفرت‌پراکنی حاوی پیامی از بارقه امید می‌داند برای تأمل و نواندیشی.

به گزارش ایسنا، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت‌ماه اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهره‌های حوزه مولوی‌شناسی و شمس پژوهی و شاهنامه‌پژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلال‌الدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبان‌های باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجت‌الله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.

در میان این چهره‌های فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد در حالی به تماشای فیلم نشست که در تیتراژ فیلم نامش به عنوان مشاور ذکر شده است.

از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلال‌الدین کزازی

در ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجت‌الله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام می‌داد.

او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد:‌ من این تلاش و عزم را گرامی می‌دارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟  به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آن‌ها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را می‌دهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره  مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق می‌کند.

ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.  

سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامه‌نویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.

او با اشاره به شیوه  روایت فیلم گفت:‌ من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامه‌نویسی عرض می‌کنم که سال‌هاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقه‌مند به فیلمنامه‌نویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاه‌پیرنگ می‌بینم. آن‌ها بسیار دوست دارند که فیلمنامه‌نویسی متفاوت را با روایت‌های موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستان‌گویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامه‌نویسی ترجمه شده رجوع می‌شود. این در حالی‌ است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایت‌های موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بی‌راه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستان‌گویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیش‌تر از او عطار و سنایی هم چنین تجربه‌ای داشتند.  

توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایت‌گری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتاب‌های خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.

در پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدم‌ها بی‌آنکه خواسته باشیم، متولد می‌شویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه می‌زند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاه‌تر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخ‌کامی و خشونت و نفرت‌پراکنی، می‌تواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شده‌ی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگ‌نظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.

این اثر سینمایی بی‌هیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطره‌ای از دریای بیکران اندیشه‌های عرفانی است.»

در این زمینه بخوانید:

تمجید میرجلال‌الدین کزازی از «مست عشق»

ژاله آموزگار

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
  • دستمزدم برای فسیل کم بود
  • ورود باربی به دنیای ابرقهرمانانه
  • حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاه‌تر نکنیم
  • یسنا ربوده شده بود
  • یسنا ربوده شده بود؟
  • جزئیات بیشتر از گم شدن یسنا کوچولو/ دختر ۴ ساله دزدیده شده بود؟
  • نگاهی به مجموعه «حشاشین»
  • جزئیات جدید دادستان از پرونده یسنا |‌ شواهد و قرائن نشان می دهد ...
  • ورود دادستان کلاله به موضوع مفقودی «یسنا»